عشقولانه

 

 

تمام شعرهای جهان

 

 

            شبیه تواند!

 

 

                        تواما

 

                             پشت استعاره ای ایستاده ای

 

 

                                 که به ذهن هیچ شاعری نخواهدرسید!

عکسهای زیبا از تنهایی

 

 

نوشته شده در سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,ساعت 23:12 توسط تنها|


آهاے همیشگے ترینم!

 


تمام فعل هاے ماضے ام را ببر..
 

چہ در گذر باشے
 

چہ نباشے
 

براے من استمــــــــــــــــــــــرارے
 

خواهے بود..
 

من هر لحظه تو را صرف مے کنم!

 
 
 
 

 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:10 توسط تنها|

 

 

سرم را نه ظلم

 

 

 

 می تواند خم کند



 

نه مرگ

 

 

نه ترس

 

 

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو

 

 

خم می شود....

 

 

 

 

 

"امَّن یُجیب" های دلم را

 

 


گره زده ام به کلماتت

 

 


وروانه ی آسمان کرده ام

 

 

 


من مطمئنم

 

 

 

خدا تو را  برای  دلم  نگه  می دارد ...

 

 

 

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:خم,ساعت 22:43 توسط تنها|

 

 

درخيــــــــــــال ديگري مـي رفتـــــــــــ

  

           

              ومــــــــــــــن

 

 

 

چه عاشـــــــقانه كاســـــــه آب پشت سرش خالي

 

     

              ميـــــــــكردمـ !!!

 

 

 

 

نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:26 توسط تنها|

 

مدادبه دست مي گيرم...

 

 

صفحه ي سفيدكاغذ...

 

 

مي خواهم ازتو نقشي بكشم!

 

 

چشم چشم دو ابرو...

 

 

تاهمين جاكافيست!

 

 

مي نشينم سيرنگاهت مي كنم...

 

نوشته شده در دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,ساعت 1:26 توسط تنها|

 

خالی ام ازحرف

 

پرم ازدلتنگی

 

تشویش هجرت باران

 

خسته ام ازاندیشه...دلگیرم ازسوالات بی انتها

 

آلوده ام به روزمرگی

 

دورم ازعشق

 

بی میلم به گفتن یانگفتن

 

 حنجره رارغبتی به فریاد نیست 

 

تلخم...ناپاکم...مبهوتم...چرکینم ...خشمناکم

 

ازخودفرسنگهافاصله دارم..فاصله ای که کم نمی شود

 

درعذابم..درتب وتابم..درالتهابم خسته ام...خسته ام ازتکرار...ازتکرارلبخندبی ریشه!میان

 

این دردتا درد بعدی..

 

فرسوده ام..رنجورم..خسته ام..خسته ام..

 

کجاست بارانی ازعطوفت بی منت تا نمناکم کند..کجاست دستی تا بگیرد دستم ازروی مهر..

 

کجاست آن درکه به نور بازشود

 

کجاست باران

 

کجاست...

 

 

 

نوشته شده در شنبه 6 اسفند 1390برچسب:,ساعت 12:51 توسط تنها|

1234.jpg

نوشته شده در دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,ساعت 22:28 توسط تنها|

 

...✿ツ رقاص ڪـﮧ باشے ، دیگر آهنگ خاصے مــعنے ندارد



بـا هـر آهنگے بـاید برقـصے !!!Love Icons


و ایـن روزهـا . . .



چه بـد آهنگــ هایـے مےزنـد روزگــــار ،Love Icons



و مـن . . .


هر روز برایش مےرقــصم . . .!!!✿ツLove Icons

 

نوشته شده در چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:,ساعت 22:21 توسط تنها|

باید بدجنس باشی..!! تا عاشقت باشن……!!

باید خیانت کنی………!! ………. تا دیوونه ات باشن…!!

باید دروغ بگی……………!!……..تا همیشه تو فکرت باشن…!!

باید هی رنگ عوض کنی……!!…………..تا دوسِت داشته باشن…!!

اگه ساده ای …!!…اگه باوفایی…!!….اگه یک رنگی…!!………همیشه تنهایی

 

 

 

داروخانه ها را بیهوده نگردید


درمان ندارد

درد را از هر سو که بخوانی درد است

آینه « نامرد » را«درمان » می کند

و درد

… همچنان درد است…

 

 

 

نوشته شده در جمعه 11 آذر 1390برچسب:,ساعت 21:45 توسط تنها|

 

زخم شدم

 

 

شیشه به زخمم نشست

 

 

شیشه شدم

 

 

سنگ سرم را شکست

 

 

یا رب اگر سنگ شوم لحظه ای

 

 

بر دل این سنگ چه خواهد گذشت؟؟؟

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:,ساعت 21:39 توسط تنها|

 

   

      همیشه حرارت لازم نیست،

 

 

 

 

 

گاهی از سردی یک نگاه می توان آتش گرفت!!!

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:,ساعت 15:35 توسط تنها|

 

 

دل است دیگر

 

 

یا شور می زند

 

 

یا تنگ می شود

 

 

یا می شکند

 

 

آخر هم مهر سنگ بودن می خورد به پیشانی اش ...

 

 

 

 

نوشته شده در شنبه 9 مهر 1390برچسب:,ساعت 23:30 توسط تنها|

 

   باران باشد ،

 

    تو باشی ،

 

    و یک خیابان بی انتها...!!!

 

    به دنیا می گویم : خداحافظ...

 

 

 

 شیشه ی  پنجره را باران شست

 

زیر چتر غم من را هرگز...

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,ساعت 22:43 توسط تنها|

 

 

 

بترسید از آدم هایی که

 

 

 

 

عاشق نیستند؛

 

 

 

 

اما

 

 

 

 

عاشقی را بلدند!

 

 

 

 

 

گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!


گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!


نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!


سادهـ شاید ، مثلــ دلتنگـــ نباشــ... فردا روز دیگر ے ست !

 

 

نوشته شده در یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,ساعت 23:17 توسط تنها|

رویای بارانی

 

  

باز باران آمده تا در زیر آن قدم بزنم

باز دلم گرفته تا همراه با باران اشک بریزم

باز دلتنگی به سراغم آمده تا به یاد تو بیفتم

باز بی قراری و باز هم چشم انتظار

احساس من در این روز بارانی ، احساسی به لطافت باران ، به رنگ آبی

آرزویی در دلم مانده ، شبیه حسرت ، شاید هم یک رویا

آن آرزو تویی ، که حتی لحظه ای اندیشیدن به این آرزو

مانند لحظه پریدن است ، مانند لحظه زیبای به تو رسیدن است

شیرین است آرزوهای عاشقانه ، به شیرینی لبهای تو ،  

باز هم باران مرا به رویاها برده ،

خیس کرده قلب عاشق مرا با قطره های مهربانش، دیوانه کرده این هوا ،

قلب مرا ، چه زیباست قدم زدن به یاد تو در زیر قطره های بی پایانش

باز باران آمده تا یاد مرا در دلت زنده کند، تا به یاد آن روز به زیر باران بیایی

تا  عطر حضور تو بیاید در آسمان آبی احساس تا باران بیاورد

عطر تو را به سوی من ، تا زیباتر کن آن احساس عاشقانه من

یک لحظه های چشمهایم را بر روی هم گذاشتم ،  

قطره های باران بر روی گونه ام سرازیر میشد ،

به رویاها رفتم ، دلم برایت تنگ شده بود خواستم برای یک لحظه تو را در رویاها ببینم

تا آتش دلتنگی هایم کمی کمتر شود ، تا دلم باز هم به عشق دیدنت آرامتر شود ،

پرنده از شوق این باران با دیدن دیوانه ای مثل من ، عاشقتر شود!

من و بودم سکوت بود و تنهایی و آسمان،تنها می آمد صدای قطره های باران

سکوت رویاهای مرا به حقیقت نزدیک میکرد ، این باران بود که مرا در رویاها برای دیدن تو همراهی میکرد

تو را دیدم ، نمیدانستم درون رویاهایم هستم ، از آن شاخه به سوی تو پریدم ،

تو را در آغوش خودم کشیدم ،گفتم که دلم برایت تنگ شده بود عزیزم

از آن رویا بیرون آمدم ، حس کردم دلم آرامتر شده ، تو در کنار منی و باران تمام شده...

مهدی لقمانی 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:,ساعت 22:8 توسط تنها|

راز

زندگی باید کرد

            گاه با یک گل سرخ

                                 گاه با یک دل تنگ

گاه باید رویید

                  در پس این باران

گاه باید خندید

                  بر غمی بی پایان...

نوشته شده در یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,ساعت 20:8 توسط تنها|

 

ای کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد

 


که امشب با ناله ای بغض آلود

 

 


بر دیار این دل خسته

 


اشک می ریزد

نوشته شده در یک شنبه 19 تير 1390برچسب:,ساعت 19:58 توسط تنها|

 

 

غریبه...

 

 

 

 

دست مرا بگیر که باغ نگاه تو

 

 

 

 

چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربودٰ

 

 

 

 

من جاودانی ام که  پرستوی بوسه اتٰ

 

 

 

 

بر روی من دری ز بهشت خدا گشود!

 

 

 

 

اما چه می کنی

 

 

 

 

دل را که در بهشت خدا هم غریب بود...؟  

 

فریدون مشیری

 

 

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 13 تير 1390برچسب:,ساعت 22:27 توسط تنها|

دنیا دیوار های بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت.نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید. اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد .

کاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد. شاید هم پنجره ای هست و من نمی بینم. شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد با این دیوارها چه می شود کرد؟


می شود از دیوارها فاصله گرفت و قاطی زندگی شد و می شود اصلا فراموش کرد که دیواری هست و شاید می شود تیشه ای برداشت و کند و کند ... شاید دریچه ای، شاید شکافی، شاید روزنی ....




همیشه دلم می خواست روی این دیوار سوراخی درست کنم. حتی به قدر یک سر سوزن، برای رد شدن نور،برای عبور عطر و نسیم،برای ... بگذریم. گاهی ساعتها پشت این دیوار می نشینم و گوشم را می چسبانم به آن و فکر می کنم؛ اگر همه چیز ساکت باشد می توانم صدای باریدن روشنایی را از آن طرف بشنوم. اما هیچ وقت، همه چیز ساکت نیست و همیشه چیزی هست که صدای روشنایی را خط خطی کند .


دیوارهای دنیا بلند است، و من گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار. مثل بچه ی بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه می اندازد.به امید آنکه شاید در آن خانه باز شود. گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار :



(آن طرف ، حیاط خانه ی خداست)



و آن وقت هی در می زنم، در میزنم، و میگویم: "دلم افتاده توی حیاط شما.می شود دلم را پس بدهید ..." کسی جوابم را نمی دهد،کسی در را برایم باز نمی کند. اما همیشه، دستی، دلم را می اندازد آن طرف دیوار .همین. و من این بازی را دوست دارم. همین که دلم پرت می شود آن طرف دیوار ... آنقدر دلم را پرت می کنم تا خسته شوند، تا دیگر دلم را پس ندهند. تا در را باز کنند و بگویند: بیا خودت دلت را بردار و برو. آن وقت من می روم و دیگر بر نمی گردم .....

نوشته شده در جمعه 3 تير 1390برچسب:,ساعت 11:1 توسط تنها|

پیچ و خم های

این سلول های خاکستری

بد جور به پروپای حوصله ام می پیچد

اصلا انگار درک این مزه ی سرد کلمات فلسفی به ظاهر آشفته

هضمش کمی صقیل است

چطور می شود جریان راه کبود ترین منطق بعضی وقتها را از کار انداخت؟

و باز آن تکرار ملموس خواستنی ولی پر ز انزجار را در آغوش گرفت

تفکرم به من سقلمه می زند که چندان این هوست سخت نیست

هوار می زند مرا که تو برو

وانگهی در آن سر بخار رگ هایت

بی تابانه منتظر قهوه ی تلخ بی چون و چرا باش

پرنده ی سفید نفس هایم مزه مزه لمس می کند

نوشته شده در جمعه 3 تير 1390برچسب:,ساعت 10:44 توسط تنها|

کارت پستال روز پدر

کارت پستال روز پدر

کارت پستال روز پدر

پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق،

از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی.

تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را

به تو هدیه خواهم کرد؛ اگر بپذیری…..

امروز بی نهایت دلتنگ پدر هستم….

تقدیم به همه بابا های خوب دنیا

ميلادمولودكعبه،اميرعشق،مولي الموحدين،امير المؤمنين ،علي(ع)بر شما مبارك باد.

نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:0 توسط تنها|

128897251025.jpg 

http://www.kocholo.org/img/images/39644923787050909748.jpg

نوشته شده در چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:41 توسط تنها|

باز هم ميگويم كه متهم نشوم...
 
 
دلت كه بگيرد...

هيچ چيز آرامت نميكند...

و تو مجبوري با اين بدقلقي هاي دخترك ناارام وجودت مدام دست و پنجه نرم كني...


و دل خوشش كني به روزهاي نيامده....

شايد معجزه شد...

كسي چه ميداند!!

برگشتنت را حس كردم!!

من خسته ام...

خسته ام كه وانمود كنم حتي فكر برگشتنت هم خوشحالم نميكند...

چرا حتي فكر شيرين برگشتنت از شمار انگشت هاي دستم هم بيشتر نشد...؟!!

و باز انتظار...

و باز خيره به راهي كه انتهايش ناپيداست...

و باز هم ميگويم:

تو را به شمار تمام روزهاي نبودنت دوست دارم...

اگرچه به رسم غرور هاي لگد مال شده از گفتنش امتناع ميكنم...!

 

 

 


 
نوشته شده در سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:,ساعت 23:44 توسط تنها|

 

سن یاریمین قاصدی سن          

اگلشن سنه چای دئمیشم

خیالینی گوندریب دی            بسکه من آخ-وای دئمیشم

آخ!گئجه لر یاتمامیشام

من سنه لای-لای دئمیشم

سن یاتالی،من گوزومه              أولدوزلاري ساي دئميشم

هركس سنه أولدوز دئيه

أوزوم سنه آي دئميشم

سندن سونرا،حياته من                شيرين ديسه،زاي دئميشم

هر گوزلدن بير گول آليب

سن گؤزه له پاي دئميشم

سنين گون تك باتماغيوي                آي باتانا تاي دئميشم

ايندي يايا،قيش دئييرم

سابق قيشا،ياي دئميشم

گاه طويووي ياده ساليب            من ده لي،ناي-ناي دئميشم

سونرا يئنه ياسه باتيب

آغلاري هايهاي دئميشم

اتك دولي دريا كيمي              گؤز ياشيما،چاي دئميشم

عمره سوره ن من قره گون

آخ دمئميشم،واي دئميشم

 

شعر از زنده ياد شهريار

نوشته شده در سه شنبه 10 خرداد 1390برچسب:,ساعت 18:19 توسط تنها|

 

 

نوشته شده در جمعه 6 خرداد 1390برچسب:,ساعت 10:56 توسط تنها|

زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته دردل باقی ماند

حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد

حرفهای نا تمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند

ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده

به تکاپو می افتی ....در غربت بیابان و در کوچ شبانه پرستوها

در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق می گردي

دیر شده خیلی دیر

هر روز دوست داشتن را به فردا می انداختی و حالا می بینی دیگر فردایی وجود ندارد

سالها چشمت را به رویش بسته بودی و نمی دانستی

و یا شاید نمی فهمیدی

امروز حقیقت را باور می کنی....

اما افسوس که زودتر از آنچه فکر می کردی دیر شده

نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 15:12 توسط تنها|

من نشاني از تو ندارم


 


 

 اما نشاني ام را براي تو مي نويسم:


 


 

درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار!


 


 

 خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو!


 


 

کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام!


 


 

 درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي


 


 

نوشته شده در سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:,ساعت 13:9 توسط تنها|

کارت پستال مخصوص روز مادر - www.jalalpic.com

نوشته شده در دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:21 توسط تنها|

کارت پستال مخصوص روز مادر - www.jalalpic.com

 

 

 

تـــاج از فـــرق فلـک بــــــــــــرداشتن
تا ابـــد آن تـــــاج بــــرســـــــر داشتـن
در بـهشـت آرزو ره ِیــــــــــــــافتـــــن
هـــــر نفس شهــــدی به ساغــر داشتـن
روز در انــــواع نعمت هــا و نــــــــاز
شب بتی چــون مـاه در بـــــر داشتن
جــــاویدان در اوج قــــــدرت زیستـــن
ملـــــک عـــــالــم را مسخــــر داشتـن
بر تو ارزانی که مـــا را خوشتر است
لــــذت یک لحظــــه مـــــــادر داشتن

 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:17 توسط تنها|

در تمام شب چراغی نیست و ماه در وسعت بی انتهای اسمان خویش تنهاست

و قلب من نیز چون شبهای بی ستاره تنهاترین.

در این شبهای غم انگیز بهاری که من با ماه نجواها دارم کجاست ان دلی که بزم

و شادی را یکباره با تمام حلاوت و شیرینی به وجودم سرازیر کند،تا اسمان خزان

زده ی نفس هایم را به دشتی از شقایق های همیشه بهار گره بزند.

و من همچنان در انتظار ملکه ی سرزمین دلم،تا مرا همراه خود به فراسوی ماه

به دنبال ستارگان ببرد تا کویر دلم را طراوت دهد. اما باز دلم تنهاست و دوست

دارم بنویسم، مینویسم که چگونه در تنهایی هایم به اشکهایم پناه می برم.

اما باز با این همه تنهایی امید وارانه به دیدار تو خرسندم.

ای مهربان، ای همیشه ماندگار با من بمان چرا که با این همه تنهایی تنها

به امید تو تا اخرین روز حیاط جاودانه خواهم زیست

نوشته شده در سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:48 توسط تنها|

 
واي، باران؛ باران؛ شيشه پنجره را باران شست. از دل من اما، چه کسي نقش تو را خواهد شست؟ من شکو فائي گلهاي اميدم را در روءياهامي بينم، و ندائي که به من مي گويد: "گر چه شب تاريک است دل قوي دار، سحر نزديک است از گريبان تو صبح صادق، مي گشايد پر و بال. تو گل سرخ (نازنين)مني، تو گل ياسمني تو مثل چشمه نوشين کوهساراني تو مثل قطره باران نو بهاراني،تو روح باراني تو چنان شبنم پاک سحري؟ - نه، از آن پاکتري. تو بهاري؟ نه،-بهاران از توست. از تو مي گيردوام، هر بهار اينهمه زيبايي را. گل به گل،سنگ به سنگ اين دشت يادگاران تواند. رفته اي اينک و هر سبزه و سنگ در تمام در و دشت سوکواران تواند. در دلم آرزوي آمدنت مي ميرد رفته اي اينک،اما آيا باز بر مي گردي؟ چه تمناي محالي دارم خنده ام مي گيرد! در ميان من و تو فاصله ها ست. گاه مي انديشم، -مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري! تو توانائي بخشش داري. دستهاي تو توانائي آن را دارد؛ -که مرا، زندگاني بخشد. وتو چون مصرع شعري زيبا، سطر برجسته اي از زندگي من هستي. من در آئينه رخ خود ديدم، و به تو حق دادم. آه مي بينم،مي بينم تو به اندازه تنهائي من خوشبختي من به اندازه زيبائي تو غمگينم آرزومي کردم، که تو خواننده شعرم باشي. -راستي شعر مرا مي خواني؟- نه،دريغا،هرگز، باورم نيست که خواننده شعرم باشي. - کاشکي شعر مرا مي خواندي!- وقتي تو نيستي، خورشيد تابناک، شايد دگر درخشش خود را، و کهکشان پير گردش خود را از ياد مي برد. و هر گياه، از رويش نباتي خود، بيگانه مي شود. افسوس! آيا چه کسي تو را، از مهربان شدن با من، مايوس مي کند؟ اي مهربان من، من دوست دارمت؛ چون سبزه هاي دشت چون برگ سبز رنگ درختان نارون. اي قامت بلند مقدس،تنديس جاودان، اي مرمرسپيد، اي قامت بلند اي از درخت افرا گردنفرازتر از سرو سربلند بسي پاکبازتر اي آفتاب تابان از نور آفتاب بسي دلنوازتر اي پاک تراز برفهاي قله الوند، تو ،با نوشخند مهر،با واژه محبت، فرسوده جان محتضرم را ز بند درد آزاد مي کني. وبا نوازشت،اين خشکزار خاطره ام را، آباد مي کني. اي مرمر بلند سپيد،اي پاکي مجرد پنهان مهر سکوت را ،زين سنگواره لب سرد ساکتت -بردار اي آفريده من،با واژه هاي ناب در معبد خيالي خود ساختم تو را. اما،اي آفريده من! -نه، اي خود تو آفريده مرا، -اينک، با من چه مي کني؟؟؟؟؟؟!!!!!! اي بلند اندام،سياه جامه به تن،دلبر دلير، آن شير بيا که ديده من به جستجوي تو گر از دري شده نوميد گمان مدار که هرگز -دري دگر زده است در انتظار اميدم،در انتطار اميد طلوع پاک فلق را،چه وقت آيا من به چشم- غو طه ورم در سرشک- خواهم ديد؟؟؟!!! تو اي گريخته از من! حصار خلوت تنهايي مرا بشکن به من بتاب،که سنگ سرد دره ام که کوچکم،که ذره ام مرا ز شرم مهر خويش آب کن مرا به خويش جذب کن،مرا هم آفتاب کن. دوباره با تو نشستن - دوباره آزادي؟ مگر به خواب ببينم، - شبي بدين شادي اگر تو باز نگردي،به طفل ساده خواهر که نام خوب تو را زنام مادر خود بيشتر صدا زده است چگونه با چه زباني به او توانم گفت:"که بر نمي گردي" ونام خوب تو در ذهن کودک معصوم تصوري ست هميشه، هميشه بي تصوير،هميشه بي تعبير دوباره با من باش! پناه خاطره ام اي دو چشم،روشن باش!(فانوس روشن باش) من ندانم که کيم ،من فقط مي دانم که تويي،شاه بيت غزل زندگيم

 
نوشته شده در سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:36 توسط تنها|

 

نوشته شده در یک شنبه 25 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:8 توسط تنها|

من تو را به كسي هديه مي دهم كه از من عاشق تر باشد

و از من براي تو مهربان تر

من تو را به كسي هديه مي دهم كه صداي تو را از دور

در خشم-در مهرباني-در دلتنگي-در خستگي

در هزار همهمه ي دنيا يكه و تنها بشناسد

من تو را به كسي هديه مي دهم كه راز معصوميت گل مريم

وتمام سخاوتهاي عاشقانه ي اين دل معصوم دريايي را بداند

وترنم دلپذير هر آهنگ-هر نجواي كوچك برايش يك خاطره باشد

او بايد از نگاه سبز تو تشخيص بدهد كه امروز هوا آفتابي است

يا سرد و باراني است

من تو را به كسي هديه مي دهم

كه قلبش بعد از هزار بار ديدن تو

باز هم به ديوانگي و بي پروايي اولين نگاه من بتپد

همان طور مبهوت و مبهم...

نوشته شده در جمعه 23 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 20:10 توسط تنها|

نوشته شده در جمعه 23 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 20:4 توسط تنها|

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی کسی را دوست می دارم..عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیولی افسوس او هرگز نمی داند...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسینگاهش می کنم شاید... بخواند از نگاه من... که او را دوست می دارم...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیولی افسوس ... او هرگز نگاهم را نمی خواند...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی به برگ گل نوشتم من... که او را دوست می دارم...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی ولی افسوس او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند!!!عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیبه مهتاب گفتم ای مهتاب...   سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی  که او را دوست می دارم....عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیولی افسوس ... یکی ابر سیه آمد ز ره  عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی   روی ماه تابان را بپوشانید...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیصبا را دیدم و گفتم... صبا دستم به دامانت... بگو از من به دلدارم... عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

   عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیکه او را دوست می دارم....عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیولی افسوس ... ز ابر تیره برقی جست و قاصد را میان ره بسوزانید...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیکنون وا مانده از هرجا......دگر با خود کنم نجوا...  عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی  یکی را دوست می دارم...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

  عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی ولی افسوس ...عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی   او  هرگز نمی داند...!عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR22.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

نوشته شده در دو شنبه 19 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 17:11 توسط تنها|

نوشته شده در پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:18 توسط تنها|

اگر مانده بودي تو را تا به عرش خدا مي رساندم
اگر مانده بودي تو را تا دل قصه ها مي كشاندم
اگر با تو بودم به شبهاي غربت كه تنها نبودم
اگر مانده بودي ز تو مي نوشتم تو را مي سرودم

مانده بودي اگر نازنينم
زندگي رنگ و بوي دگر داشت
اين شب سرد و غمگين غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو اين مرغك پر شكسته

مانده بودي اگر بال و پر داشت
با تو بيمي نبودش ز توفان
مانده بودي اگر همسفر داشب
با تو دريا پر از ديدني بود

شب ستاره گلي چيدني بود
خاك تن شسته در موج باران
در كنار تو بوسيدني بود
بعد تو خشم دريا و ساحل

بعد تو  پاي من مانده در گل
مانده بودي اگر موج دريا
تا ابد هم پر از ديدني بود
با تو و عشق تو زنده بودم

بعد تو من خودم هم نبودم
بهترين شعر هستي رو با تو
مانده بودي اگر مي سرودم
مانده بودي اگر مي سرودم
مانده بودي اگر...

نوشته شده در چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:52 توسط تنها|

 

 میدانی

                      گناه کرده انگار خسته ام

                               که تا کم می شود حوصله

                                                        می گوییم

                                                                          خسته ام

بهانه می کنم تورا و باز میزنم بر موج تکرار می گویم

                                                                              خسته ام

                                        تمام تنهایی ها

                                                               تمام بی تو بودن ها

                                                                 تا کی 

                                                                              خیال شود کودکی را

                     من از چشمان تو به اوج رسیدم

                                                             و تو دریغ می کنی نگاه

                       تو نمی خوانی ام

                                      اما من کتابی هدیه شده ام

                        بگذار خاک بخورد

                                      دوست داشتنم

                                                                   اما نگو خسته ام

نوشته شده در چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 12:58 توسط تنها|

 

باید عاشق شد و خواند

باید اندیشه کنان پنجره را بست و نشست

پشت دیوار کسی می گذرد، می خواند

باید عاشق شد و رفت

چه بیابانهایی در پیش است

رهگذر خسته به شب می نگرد

می گوید : چه بیابانهایی باید رفت

باید از کوچه گریخت

پشت این پنجره ها مردانی می میرند

و زنانی دیگر،به حکایت ها دل می سپرند

پشت دیوار کسی دریاواری  بیدار

به زنان می نگریست

چه زنانی که در آرامش رود،باد را می نوشند

و برای تو

برای تو و باد

آبهایی دیگر در گذرست

باید این ساعت اندیشه کنان می گویم

رفت و از ساعت دیواری پرسید و شنید

و شب و ساعت دیورای و ماه

به تو اندیشه کنان می گویند

باید عاشق شد و ماند

باید این پنجره را بست و نشست

پشت دیوار کسی می گذرد

می خواند

باید عاشق شد و رفت، بادها در گذرند

نوشته شده در چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 1:39 توسط تنها|

نوشته شده در سه شنبه 13 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 12:59 توسط تنها|


آخرين مطالب
» خيالـ ...
» دفترنقاشي من...
» باران
» ســــردی نگـــــاه
» دل است دیگر ...
» بــــــاران بــــاشــــــد...
» غریبه....
» دنیا
» یارقاصدی

Design By : Pichak